کاریکاتور چگونه با مردم ارتباط برقرار می کند؟


هنرمندان به سبب نگاه عمیق، ریز بین و موشکافانه، از بسیاری رازها و نشانه های موجود در پدیده های هستی، رفتارهای و اعمال و حرکات آدمی در قالبهای هنری و زبان هنر پرده برداشته اند.
احتمالا این جمله را که " کاریکاتور، دموکراسی ترین هنر، در میان سایر هنر ها می باشد " شما که دستی در نوشتن و خواندن مباحث وگفت و شنودهای هنری دارید شنیده و یا دیده باشید. فکر می کنم این سوال در ذهن بسیاری از مخاطبان شکل گرفته باشد که " چگونه هنر کاریکاتور می تواند با عموم مردم ارتباط برقرار کند و آثار هنرمندان کاریکاتوریست هم برای عوام قابل فهم و ترجمه باشد هم برای خواص، که اگر این اتفاق مبارک و میمون بیفتد، هنرمندان کاریکاتوریست و سایر عرصه های هنری بایستی بر خود ببالند که به نوبه خود موجبات رشد و بلندگی فکر و اندیشه در مخاطبین عام را فراهم آورده اند، و این تعامل متقابل و صریح بین هنرمندان و مخاطبین آنها را باید به فال نیک گرفت. ( البته حساب مشتریان خاص و همه فن حریف، صاحب نظران و منتقدین آثار هنری مشخص است که بحثی در آن نیست؟!) بهر حال برای نهادینه کردن هنر در جامعه و تاثیر آن در میان عوام، ذکر 2 نکته لازم است:
1- کاریکاتور، زبان و بیانی است طنز آمیز، کنایه آمیز، راز آلود و مملو از ایهام و اشاره ها، استعاره ها و پیچیدگی های تصویری و نمادین و در نهایت، چیدمان و ترکیبی از عناصر و نشانه های تصویری و سمبلیک می باشد که به واقع از واقعیتهای پیرامون به عاریت گرفته شده است. بدین معنی که تمام کاراکتر ها و عناصری که بصورت هدفمند و برای بیان یکسری مفاهیم و مضامین سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... در آثار کاریکاتوریست بکار برده می شود، نمادها و نشانه های سمبلیک و معنا داری هستند که برای درک و ترجمان آنها، به زبانی قابل فهم بایستی، شناختی نسبت به جایگاه و اهمیت و مفهوم آنها داشت.
همانطور که اشاره شد اغلب این نمادها و نشانه های تصویری در واقعیت پیرامون به وفور دیده می شود، که البته کم و بیش عامه مردم نیز با آنها آشنایی دارند اما نه از جنس آشنایی و توجهی که هنرمندان نسبت به این عناصر و نشانه ها دارند.
هنرمندان به سبب نگاه عمیق، ریز بین و موشکافانه، از بسیاری رازها و نشانه های موجود در پدیده های هستی، رفتارهای و اعمال و حرکات آدمی در قالبهای هنری و زبان هنر پرده برداشته اند.
به عنوان مثال، ما در بحث های عامیانه و گفت و گوهای روزمره، به کرات شنیده ایم که مثلا ( درختها هم مثل آدمها زنده هستند و جان دارند ) این تعبیر در زبان کاریکاتور به این صورت توسط کاریکاتوریستها به تصویر کشیده می شود که در جایی بین درختان جنگل، نیروهای پلیس مشغول تحقیق و بررسی درباره ( قتل ) یا قطع یک درخت می باشند و در جایی دیگر ماموری درحال کشیدن کروکی درخت می باشد و در جایی هم جنازه درختی را بر روی بلانکارد به سمت آمبولانس حمل می کنند. یا مثلا خورشید، در واقعیت عینی، نشانه روشنی، گرما و حرارت می باشد و در تعبیر کاریکاتور ممکن است نمادی از روشنفکری، فکر و اندیشه والا باشد. صندلی که وسیله ای برای نشستن است در زبان کاریکاتور ممکن است نمادی از قدرت و حکومت قلمداد شود. نمونه این نمادها و نشانه ها در محافل و گفتگوهای روزمره، اخبار، رادیو و تلوزیون و غیره زیاد دیده می شود، که نگاهی عمیق و ژرف اندیش می خواهد تا به این رفتارها و نشانه های در ظاهر پیش پا افتاده و بی اهمیت، جایگاهی ارزشمند و پر معنی بدهد. نتیجه بحث این است که مخاطب برای درک و ارتباط دو سویه با زبان کاریکاتورعلاوه بر افزایش سطح معلومات عمومی در زمینه های مختلف ادبیات، جامعه شناسی، تاریخ و فرهنگ و روانشناسی و... باید الفبای سواد بصری و اصول زیباشناسی تصویر را نیز یاد بگیرد. همچنین مخاطب برای شرکت موثر و درک صحیح در فرایند تاویل، تفسیر و برداشت های متنوع از آثار هنری و بخصوی کاریکاتور، بایستی با زبان ، ارزش و جایگاه پر اهمیت نمادها و نشانه های تصویری معمول و رایج در آثار کاریکاتور آشنایی نسبی داشته باشد.
2- هنرمندان کاریکاتوریست در تلاش هستند تا هر چه بهتر، موثرتر و صریح تر و روشن تر با زبانی ساده، اگر چه پر رمز و راز و اسرار آمیز و کنایه آمیز و با استفاده از خلاصه ترین فرم ها و عناصر بصری، با عموم مخاطبین و ارتباط برقرار کنند و فکر نمیکنم رسالت و مسئولیتی جز بیان دردها، رنج ها، بی عدالتی ها، نابرابری ها، بی حرمتیها، زشتیها و ناهنجاریهای بشری، بر عهده هنر و هنرمندان باشد. در صورت وجود یک ارتباط تنگاتنگ و صمیمانه و شفاف بین هنرمندان و اقشار مختلف جامعه است که هنرمندان، حرفها و اندیشه های نابشان را در اذهان جامعه جاودانه و باقی خواهد کرد. این مهم در بسیاری جهات بر عهده رسانه های ارتباطی جمعی، اعم از نوشتاری، شنیداری و تصویری می باشد که با انعکاس آرا، اندیشه ها و نقدهای مفید و سازنده صاحب نظران، اندیشمندان و منتقدین هنری، موجبات شناخت و آگاهی مخاطبان را با مقوله هنر فراهم می آورند و باعث کم شدن فاصله بین هنرمندان، متفکران و صاحبان اندیشه با عامه مردم و عموم مخاطبین هنری و به تبع آن ارتقا و اعتلا فکر و اندیشه آنها شوند. اما متاسفانه در بسیاری از بحث های نظری و نشست های هنری، سمینارها و کنفرانسها، مقاله ها و نشریات، شاهد ارائه مطالب، بحث های نظری و تئوری، نقدهای سنگین و دیرفهم و یا غیر قابل فهم برای مخاطب عام، پر از اصطلاحات فنی، فلسفی، فقهی و... دشوار و پیچیده هستیم که نه تنها به مخاطبین عام هنری درک و شناختی صحیح و درست نمی دهد بلکه بیشتر باعث اندیشه زدایی، آشفتگی و پریشانی ذهنی و فکری در آنها شده است و این تصور را در ذهن مخاطبان ایجاد می کند که زبان هنر زبانی دشوار و پر رمز و راز و پیچیده است و هنرمندان، آدمهایی متفکر و ماورا فکر و درک عامه مردم هستند که به سختی می توان با آنها ارتباط برقرار کرد و به ذهنیات، تفکرات و درونیات آنها پی برد. حتی خود هنرمندان نیز که تلاش می کنند خیلی راحت با مردم ارتباط برقرار کنند از این همه برداشت، تعبیر ها ، تفسیر ها و نقد های متنوع و گاهی سخت و غامض ( و بیشتر ادا و اطوار و ژست گرفتن های روشنفکرانه و متفکرانه) در عجب هستند. این مطالب بیشتر موجب به وجود آمدن فضای غریب و بی اعتمادی نسبت به ناتوانی و عدم درک و شناخت زبان هنر و هنرمندان می شود و معتقد هستم که این بحث ها در جهت اثبات و معرفی خود می باشد تا نقد صحیح و سازنده و بی طرفانه هنرمندان و آثارشان .
فخرالدين دوست محمد
مسئول خانه كاريكاتور استان كرمانشاه



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره