بستری برای پاکدامنی،سلحشوری و پهلوانی
![](http://artfestival.ir//upload/P4E312011.jpg)
شاهنامه خوانی در گذشته دارای نقشهای مهم اجتماعی ـ اخلاقی ـ تربیتی ـ مذهبی ـ ملی ـ فرهنگی ـ ادبی ـ هنری و سرگرمی بود . موضوع اصلی داستانهای شاهنامه ، حماسه ی پیروزی نیکی بر بدی و استیلای نیروی خیر بر نیروی شر است . روایت این داستانها خصلتهای پاکدامنی ، سلحشوری و پهلوانی را تقویت نموده و همچون پند پیران الگویی اخلاقی بشمار می آمد . خواندن شاهنامه در میان ایلات و عشایر موجب پیدایش روحیه ی جوانمردی و عیاری میگشت که این خود نقش مهمی در ایجاد وحدت و برادری در میان ایل و پاسداری از ارزشهای قوم خود داشت . نقش دیگر شاهنامه و شاهنامه خوانی ایجاد همبستگی ملی است . سرزمین پهناور ایران با وجود تنوع زیستی و تفاوتهای فرهنگی و گوناگونی زبانها ، گویشها و لهجه های مختلف همچنان تحت عنوان یک جغرافیای واحد به حیات ملی خود ادامه داده و بقای وحدت قومی و یکپارچگی ملی خود را مرهون وجود زبان فارسی است . زبان فارسی بعنوان زبان رسمی وشاهنامه بعنوان فرهنگنامه و نماد برجسته ی این زبان که قند آن تا بنگاله رفته است موجب همبستگی تمامی فارسی زبانان جهان و وحدت ملی هموطنان ایرانی در گستره ی پهناور فلات ایران گردیده است . شاهنامه و شاهنامه خوانی موجب انتقال و گسترش زبان فارسی و فرهنگ ایرانی تا دور افتاده ترین مناطق گردیده که میتوان نمود آنرا در قالب اسامی قهرمانان شاهنامه و نامهای اصیل پارسی بر فرزندان کوچ نشینان و کوه نشینان نیز مشاهده کرد . شاهنامه در نزد شاعران و شعر پیشه گان نیز دارای نقش ادبی بوده که میتوان بدان بوطیقای سخنوری و سخن سنجی اطلاق نمود که معیاری برای شاعری و منبع عظیمی از لغات فارسی اصیل محسوب می گردید. . بیان آداب زندگی و چگونگی نوع پوشش وهمچنین تصویر نقش و نگارهای هنری ایرانیان باستان در متن شاهنامه نقش هنری آنرا بعنوان مهمترین منبع هنری برای مطالعات مردم شناسی بر ما روشن می سازد . در کنار نقشهای مذکور می توان به نقش تفریحی شاهنامه خوانی خصوصأ در میان ایلات وعشایر اشاره نمود . در گذشته که از وجود دستاوردهای تکنولوژی وعلمی جهان صنعتی امروز خبری نبود ، شاهنامه خوانی نقش مهمی در سرگرم کردن این مردم و سرکردن زمستانهای طولانی وطاقت فرسا یا ایام فراغت دیگر بر عهده داشت . مردمی که نه بهره ای از کتاب و سینما و کامپیوتر و... داشتند ونه حتی سواد خواندن ، شاهنامه خوانی بهترین وسیله برای سرگرمی آنان محسوب می شد چه ، شاهنامه خوان به تنهایی چندین نقش را ایفا می کرد و با حرکات دست و بدن و سرو صورت نقش آفرین قهرمانان قصه بوده و وجود همین جلوه های نمایشی موجب جذابیت بیشتر آن می شد . مهمترین امتیاز ایرانیان باستان و مردمان باستانی این بوده که حتی عادی ترین اوقات خود را با رفیعترین ادبیات و هنر سرزمین خود سر می کردند . وبعبارتی جدیت یا سرگرمی این مردم با عناصر مهم فرهنگی صورت می گرفت که سالمترین تفریح و ملی ترین سرگرمی محسوب می گردید . شاهنامه خوانی (شه نومه خونی ) در بین ایلات بوسیله ی بعضی از افراد که سواد مکتبی داشته ودارای صدایی خوش بودند اجرا می شد وبرخلاف نقالان شهر نشین برای تأمین معاش نبود . شاهنامه خوانی آهنگ و آواز مخصوصی دارد که در بعضی مناطق با نواختن کمانچه همراه است و شروع آن تقریبأ شبیه دستگاه چهارگاه وادامه ی آن شبیه دستگاه ماهوراز مجموعه ی موسیقی دستگاهی ( سنتی ) ایران است . ضرباهنگ شعر شاهنامه بر اساس بحر عروضی آن است که از نظر ادبی به« بحر متقارب » معروف است که بر طبق وزن « فعولن فعولن فعولن فعل » خوانده میشود . شاهنامه خوانی در دو شیوه اجرا می شده که یکی در مجلس اشراف و بزرگان ایل بوده و به شکل نشسته خوانده میشد این نوع شاهنامه خوانی بیشتر در میان ایلات و عشایر و همچنین روستا نشینان مرسوم بود . دیگری در مجلس عامه ی مردم و در قهوه خانه ها بصورت ایستاده و توسط نقال اجرا می گردید که بیشتر در میان شهر نشینان مرسوم بود . در این شیوه نقال از تصاویری که بر روی پرده هایی ترسیم شده بود بهره برده و آنرا در گوشه ی قهوه خانه نصب مینمود . این تصاویر از طرح هاو نقوش عامیانه تشکیل یافته بود که درک موضوع داستانهای شاهنامه را برای عامه ی مردم آسانتر میکرد و اصطلاحأ به آن« پرده خوانی» اطلاق میشد . بیشتر نقالان وشاهنامه خوانان را« مرشدهای زورخانه» تشکیل میدادند که آنهارا میتوان بازماندگان اصیل و فرزندان شایسته ی سنت پهلوانی خوانی و شاهنامه خوانی دانست .از نقالان معروف شهر خرم آباد میتوان « مرشد غمزه » مرشد رحم خدا چگنی معروف به « مرشد رمی » و « مرشد نقی » واز شاهنامه خوانان برجسته ی شهرسبزعلی درویشیان معروف به « سوزی جیلا » (5) را نام برد . سبزعلی درویشیان معروف به « عامو سوزی » (6) یکی ازآخرین راویان وشاهنامه خوانان برجسته ی ایران و لرستان بود که در شهر خرم آباد دیده از جهان فرو بست . درویشیان از اصیل ترین خانواده های شهر خرم آباد است و در سبک شاهنامه خوانی جزوشاهنامه خوانان دسته اول محسوب میشد نه نقالان قهوه خانه . تبحرش در شاهنامه خوانی ( شه نومه خونی ) و بیان کیفیت و حالات ملی ـ بومی آن منحصر بفرد بود . این چیره دستی را می توان در ارائه آوازهاو ترانه های موسیقی لری مانند : ساریخانی ـ علیدوستی ـ عزیزبگی ودیگر مقامهای موسیقی لرستان مشاهده کرد که هر کدام می توانند موضوع پژوهشی جداگانه باشند . به اعتقاد موسیقی شناسان ایرانی او از نادر خوانندگانی بود که شیوه ی حماسی در آواز را هنوز حفظ کرده و جزو آخرین بازمانده شاهنامه خوانان وراویان فرهنگ شفاهی ایران زمین محسوب می گردید بازمانده ای از جهان اساطیری که غم و شادیشان حماسی است . عشق به شاهنامه و تسلط به آن در بیان لحن آوازها و ترانه های موسیقی لری اثر کرده وبه آنها رنگی .حماسی بخشیده بود . این تأثیر متقابل را نیز در لحن شاهنامه خوانی ایشان میتوان مشاهده کرد که لهجه ی خرم آبادی را در آن وارد کرده و به آن شخصیتی ویژه وبومی داده بود .چهره ی صمیمی وآشنایش در ترسیم وقایع داستانهای شاهنامه و عینیت بخشیدن به آنها آنهم به گویش لری وزبان حال تکرار ناپذیر بود.
یادداشت روز
وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است
برای برپایی کیفیتر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمیدهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانهای مرکزی بهصورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دورههای مختلف جشنواره بهطور فعالتری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاههای توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان میشود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.
بسیاری از از آثار راهیافته به چنین جشنوارههایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آنها به جشنوارههای مختلف راه یافتهاند، درحالی که میتوان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاستگذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنوارهها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار میکند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیقتر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.
تناسب آثار با ماموریتهای محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاکها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاستها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیباییشناسی ارزیابی و داوری میشوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و بهواسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استانها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.
کشف استعدادهای جوان و هدایت آنها مهمترین رسالت جشنوارههای هنری است. اگر برپایی این جشنوارهها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر بهمنزله یک کار نمایشی است، اما اگر بهصورت کیفیتر و دائمیتر باشد، میتوان استعدادهای زیادی را در تمام حوزههای مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.
تولیدات مراکز استان
- راه یابی 50 اثر تجسمی از قزوین به چهارمین جشنواره آثار و تولیدات
- حضور فعال هنرمندان رشته خوشنویسی حوزه هنری استان اصفهان در جشنواره تولیدات
- حضور دو نقاش مشهدی در جشنواره تولیدات استاني
- راهیابی آثار هنرمندان خوشنویس حوزه هنری خراسان رضوی به جشنواره تولیدات
- حضور 55 اثر از آثار هنرمندان حوزه هنری خراسان رضوی در بخش تجسمی جشنواره تولیدات
مصاحبه و گفتگو
- تولیدات دفاتر ادبیات پایداری منبع الهامی برای آفرینشهای هنری در رشتههای دیگر
- همّ و غمّ حوزههنری رونقبخشیدن به تولید است
- ادبیات پایداری، تاریخ پیش روی ما را تغذیه میکند
- آثار تولید شده در جشنواره تولیدات منطبق با سیاستهای حوزه هنری باشد
- ارزیابی و انتقاد از آثار باعث رشد و تولید بهتر آن خواهد شد