پنج گام به سوي دفاع فرهنگي
![](http://artfestival.ir//upload/P859B8AF9.jpg)
زمينه هاى تهاجم پذيرى
انقلاب پيروز شد و امام با تيزبينى پيامبرگونه خود دستور تدوين قانون اساسى را دادند و با سرعت نظام سياسى را حاكميت بخشيدند. عزيزانى چون دكتر بهشتى با درك عملكردهاى درونى نظام ها در كنار نظام هاى سنتى، سازماندهى جديدى براى خلق نظام هاى انقلابى را پايه ريزى كردند و جهاد سازندگى، سپاه، بسيج و كميته هاى انقلاب اسلامى بوجود آمد اما روند حركت نظام سازى به دلايل عمده زير تا اندازه زيادى دستخوش فراموشى قرار گرفت:
1. وجود نظام هاى بازمانده از قبل، در عمل اجازه نداد تشنگى وجود نظام هاى متناسب با آرمان ها و ارزش هاى اسلامى احساس شود.
2.عدم شناخت لازم از عملكردهاى نظام ها (سيستم ها) از سوى برخى نمايندگان مجلس شوراى اسلامى در دوره هاى گذشته و مديران ارشد و خلاصه كردن اقدامات اصلاحى در تعويض مسوولين نظام ها و اصلاح ظاهرى بعضى از قوانين جارى
3. نارسايى ها و ناتوانى هاى تاريخى حوزه هاى علميه براى پاسخ گويى به اين نيازهاى اجتماعى
4. ناكافى بودن نظريه پردازان آرمان گرايى اسلامى در دانشگاه ها
5. دورى نهادى و فكرى حوزه و دانشگاه از يكديگر
6. ايجاد بحرا ن هاى سياسى و نظامى از طريق گروهك هاى وابسته در آغاز انقلاب
7. تحميل جنگ هشت ساله و تخريب وسيع منابع انسانى و اقتصادى و نظامى جامعه با پذيرش قطعنامه در حالى كه چند مساله مهم رو در روى مسوولين اجرايى بود، فصل تازه اى از تحولات جامعه انقلابى ما آغاز گرديد.
منابع وسيع اقتصادى در اثر جنگ از بين رفته بود رشد جميعت با هرم بسيار جوانى تداوم مى يافت و هر روز و هر لحظه نياز جديدى خلق مى شد و با اين رشد جمعيت پيوند مى خورد. توقعات و انتظارات مردم متاثر از فرهنگ تاريخ گذشته ايران تماماً متوجه اقدامات دولت بود دشمن مترصد بوجود آمدن بحران هاى سياسى، فرهنگى براى شكستن ابهت انقلاب و جلوگيرى از بيدارى ملت ها از هيچ ضربه اى فروگذار نمى كرد. در چنين شرايطى بايد براى برنامه ريزى دوران سازندگى ابتدا استراتژى هاى اصلى انتخاب مى شد. محور برنامه ها گرچه تحت عنوان برنامه هاى توسعه اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى متمركز بود، اما حرف اصلى آن فهرست كردن مجموعه اقداماتى بود كه بتواند با سرعت پاسخگوى نيازهاى مادى مردم باشد در اين مرحله از سازندگى براى دولت مردان و مجريان يك راه حل عملى بيشتر وجود نداشت و آن هم بازسازى روبنايى و ظاهرى نظام هاى به جا مانده از رژيم گذشته بود. براى حل مشكلات اقتصادى جامعه، نهادهاى ستادى و كارشناسى نظام اجرايى از جمله سازمان برنامه و بودجه، سازمان امور ادارى، كارشناسان دستگاه هاى اجرايى صادقانه آنچه در توان داشتند براى ساماندهى وضع موجود به كار بردند، اما در اين مرحله بايد در بيرون از نظام اجرايى يك جريان فكرى متشكل از نخبگان حوزه هاى علميه، دانشگاه ها و مسوولين اجرايى سازماندهى مى شد و بازسازى ريشه اى نظام هاى اجتماعى را متناسب با اهداف غايى جامعه اسلامى پى گيرى مى كرد و با تدوين نهايى آن به تدريج جايگزين نظام هاى موجود مى شد. با عدم تشكيل چنين جريانى دشمن به يكى از اهداف شوم خود دست يافت. يعنى با تحميل جنگ و نابودى اقتصاد، رشد جمعيت و بهره گيرى از نابسامانى هاى فرهنگى قبل از انقلاب ما را به نقطه اى رسانيد كه جز ساماندهى نظام هاى قبل از انقلاب كار ديگرى نتوانيم انجام دهيم و از رهگذر عادت دادن مديريت انقلاب اسلامى با نظام هاى اصلاح شده قبلى، خلا وجود نظام هاى مناسب جامعه اسلامى پر گرديد.
در سال هاى بعد از جنگ عملكرد نظام هاى عاريتى در درون روابط اجتماعى آثار تلخ فرهنگى خود را منتشر نمود كه به عنوان نمونه مى توان به نمودهايى از آن اشاره كرد و جريان آرام تغيير و تحول فكرى، گفتارى و رفتارى نيروهاى مخلص انقلاب را از درون هر يك از نظام هاى درونى جامعه ارزيابى نمود.
عزيزانى به بانك ها رفتند و بعد از مدتى براى آنها پول به عنوان خون جامعه و محور تمامى مسايل جامعه تعريف شد، براى جمع آورى پول سرگردان جامعه طرح تبليغ ريختند و در پربيننده ترين اوقات تلويزيون با نشان دادن ماشين پر از اسكناس و كليد طلايى منزل، مشغول تحريك روحيه پول پرستى امت اسلامى، ايجاد زيادى پول به عنوان اختلاف در خانواده ها و جلوه دادن يك ارزش در رفتارهاى اجتماعى شدند. بدون آن كه لحظه اى تامل كنند و بينديشند و رابطه اين تبليغات را با هدف اصلى نظام اسلامى بسنجند.
برادرانى به نهادهاى اقتصادى رفتند و اقتصاد برايشان زيربنا گرديد و در همه نوشته ها، كنفرانس ها و مقاله ها در صدد اثبات اين معنا برآمدند كه ريشه مشكلات اقتصادى در ناهماهنگى هاى فرهنگ گذشته با رشد و توسعه اقتصادى است و لذا تنها ابزارهايشان سياستهاى پولى و مالى بود و از رهگذر اين سياستها نرخ بهره ابزار هدايت اقتصاد جامعه گرديد و بازار بورس وسيله جذب سرمايه ها در توليد و پيش نياز آن، حساس كردن ذهن مردم نسبت به قدرت خريد پول و پيگيرى روزانه نرخ بهره و هيچ يك از اين عزيزان از خود سوال نكردند، با توجه به آرمان هاى انقلاب تا كجا مى توان ذهن انسان هاى مسلمان را متوجه اين عوامل كرد و چقدر بايد كسب پول و مال را تبليغ نمود؟ و ديديم كه چگونه نظام آمارى تك بعدى وقتى مى خواهد آمار مربوط به تحولات جامعه را ارايه دهد تنها توان تحليل تغييرات مادى را دارد و تحولات فرهنگى در كليات و در حاشيه باقى مى ماند. و ديگرانى از نيروهاى انقلاب كه به صنعت، توليد و تجارت رفتند، به تدريج نمازشان بى روح و حضورشان در مراسم دعا و سوگوارى براى فرار از عذاب وجدان شد. چرا كه خوب احساس مى كنند دست يابى به اين موقعيت ها به واسطه نثار خون صدها هزار شهيد به خون خفته ميسر گرديده است و متاثر از روح حاكم بر نظام هاى غربى كه نمود آن جداسازى علوم مختلف مربوط به زندگى انسان ها از يكديگر است، نيروهاى متدين و انقلابى را به دانشگاه فرستاديم و حالا بعضاً فارغ التحصيل شده و هر يك در نظامى از نظام هاى فرعى مشغول كار و جدا از هم در سمينارها، نشست ها و محافل خصوصى عليه هم مقاله مى نويسند و يكديگر را متهم مى سازند. گروهى در سمينارهاى اقتصادى ريشه تورم را در معضلات فرهنگى مى بينند و آرزو مى كنند كارشناسان فرهنگى، معضلات اقتصاد را بفهمند و مشابه نظام غربى، فرهنگ را به نفع حل بحران هاى اقتصادى اصلاح كنند. غافل از اين كه زندگى مصرفى را نظامات باقى مانده از رژيم گذشته به همراه رشد نفسانيات خودمان توسعه مى دهد و توقع مى آفريند و اين توقع با معضل فرهنگى قبل از انقلاب گره مى خورد و بر دولت تحميل مى شود و دولت مردان كه نگران تبديل آن به معضل سياسى هستند، مشغول رفتارهاى انفعالى براى حل بحران هاى روزمره اند و نمى توانند در عمل، تحقق آرما نها را تعقيب نمايند. گروهى نيز در سمينارهاى فرهنگى، برادران ديروز و امروز خودشان را در بخش اقتصاد متهم به فراموشى آرمان ها نموده و ريشه مشكلات فرهنگى را در حاكميت ليبرال ها در حوزه هاى اقتصاد مى بينند و گروهى در محافل سياسى بدون درك ريشه هاى عميق مشكلات، همرزمان و هم خطان ديروز و امروز خود را با انواع اتهامات و برچسب ها از صحنه هاى كار و سازندگى دور مى سازند عدم درك نقش غافل از آنكه همه قربانى مسال هاى بنام نظام هاى برجا مانده از قبل بر رفتارهاى انسان هاى مومن و لذا روزهاى اول انقلاب براى ساختن امروز هستيم، حمام و مدرسه در روستاها، نيروهاى حزب الله را اعزام كرديم اما بعد از هفده سال متوجه شديم كه سازمان برنامه نظام جمهورى اسلامى بايد معاون فرهنگى داشته باشد و شايد چند سالى بگذرد كه قدم بعدى شناخته شود و بدانيم كارشناسان اين حوزه بايد قوى ترين اسلام شناسان باشند تا متاثر از تغييرات قيمت روزانه ارز، سكه و نرخ عمده فروشى و خرده فروشى، ابزار دست كارشناسان حوزه هاى اقتصاد نشوند و راه حل هايى را براى بحران هاى اقتصادى ارايه دهند كه در جريان به كارگيرى آن، فرهنگ انسانى قربانى نشود و كارشناسان حوزه معاونت فرهنگى پل ارتباطى حوزه هاى اسلامى با نهاد برنام ه ريزى كشور باشند، وااسفا كه هر روز روزنامه و مجل هاى در آمد و دلسوزانى در آنجا قلم به دست گرفتند و خدمتگزارانى را كه جرات پيدا كرده و در درون اين نظام ها مسووليتى را پيدا كردند به باد انتقاد گرفتند كه شماييد عوامل بوجود آورنده تورم، شماييد عوامل پديده بحران فرهنگى، شماييد عوامل ... بدون آنكه توجه كنند مخاطب آنها قربانى نظام دانشگاهى به جا مانده از رژيم گذشته اند و حالا نيز مسوول اداره تشكيلاتى از نظامات تثبيت شده از زمان قبل و ميزان اتهام او تنها، نداشتن شك به سازوكار نظام تحت سرپرستى و عدم اراده براى ايفاى نقش در اصلاح ريشه اى نظام تحت مسووليت اوست و حالا اگر اين شك را داشت و اين اراده را پيدا مى كرد و به عنوان يك مدير متعهد به آرمان هاى انقلاب در جست وجوى سوالات بى شمار خود سراغ نهادهاى فكرى جامعه مى رفت و براى اصلاح شيوه مديريت خود و اصلاح نظام تحت مسووليتش در چارچوب ارزش هاى اسلامى كمك مى خواست، كدام حوزه، كدام دانشگاه، كدام نظريه پرداز اسلام و كدام انديشمند مسلمان به او كمك مى نمود؟! چه بايد كرد؟ حال با مرورى بر عملكرد نظام هاى غربى و پيوند آن با معضلات فرهنگى قبل از انقلاب و اشتباهات و نارسايى هاى بعد از انقلاب براى كشف راه حل ها براى مواجهه با تهاجم بصورت فشرده راه حل هايى ارايه مى گردد.
قدم اول: عنايت عميق و توجه همه جانبه به رهنمودهاى مقام معظم رهبرى از طرف سياست مداران، مديران عالى رتبه، كارشناسان ارشد و نظريه پردازان اجتماعى. اين توصيه يك توصيه اخلاقى و دينى نيست. واقعيت اين است كه اقدامات، رهنمودها و تذكرات معظم له نشان مى دهد كه حضرت ايشان، بر تمامى دردها و معضلات برشمرده اشراف كامل دارند و بسيارى از ناشناخته هاى ما را مى شناسند. براى مثال: در زمانى كه همه نگران بحران هاى اقتصادى بودند، ايشان از حضور تهاجم فرهنگى خبر مى دهند و آنگاه كه احساس مى كنند بسيارى از خواص مطلب را در نيافتند، از وجود شبيخون فرهنگى سخن مى گويند. روزى به صحنه مى آيند و براى اصلاح استراتژى حاكم بر برنامه دوم توسعه، رهنمودهاى ارزشمند خود را براى ايجاد توجهى متعادل به تمامى ابعاد وجودى يك جامعه اسلامى اعلام مى كنند. زمانى به قم مشرف مى شوند و با هشدارهاى حكيمانه خود حوزه هاى علميه را به حضور در صحنه هاى اداره فكرى حكومت دعوت مى نمايند. در ملاقات وزير آموزش عالى به ايشان صريح و بى پرده اعلام مى دارند دانشگاه ها على رغم تغييرات زياد، هنوز اسلامى نشده است. در ملاقات رييس سازمان برنامه و بودجه از ضرورت تدوين نظام برنامه ريزى خاص جامعه اسلامى سخن مى گويند و با بيانى عميق هشدار مى دهند كه نبايد تحت تاثير فرضيه و نظريه هاى به ظاهر علمى كارشناسان غربى باشيم و لذا بايد از اين ظرفيت وجودى و اين مخزن علم و فضيلت در برداشتن قدم هاى بعدى كمك گرفت.
قدم دوم: سازماندهى حركتى است كه توسط آن بتوان به تدريج گسيختگى حاصل از حضور نظام هاى بيگانه را در دهه هاى اخير جبران ساخت. براى روشن شدن مطلب دو مثال ذكر مى گردد. 1. در جامعه گذشته ما، نظام آموزشى ارزشمندى وجود داشته كه منطقا مى بايست از طريق متوليان آن تحولات لازم را براى پاسخ گويى به نياز زمان پيدا مى كرد. اما حضور نظام آموزشى بيگانه و سرعت جايگزينى آن و عدم احساس نياز جدى جامعه به نظام قديمى، تحولات آن را كند ساخته است. 2. در گذشته ايران مراجع محترم روحانى نظام ماليه خاصى را سازمان داده و با بهترين وجهى مسايل اجتماعى زمان خود را حل و فصل مى كرده اند. اين نظام نيز مى بايست تحولات لازم را براى شرايط امروز پيدا مى كرد اما حضور نظام ماليه به سبك غرب و عدم نياز جامعه به ادامه نظام سنتى موجبات فراموشى و اضمحلال آن نظام را فراهم ساخته است و لذا بايد با هدف بازسازى مجموعه نظام ها و تنظيم رابطه آنها با يكديگر به نحوى كه هدف غايى جامعه را مشخص سازد، در چارچوب يك نگرش نظا م گرا كليه عناصر و روابط و راهكارهاى اجرايى بازسازى شوند. الگوى كلى مورد نظر مطابق با نمودار زير قابل تصور است.
ساختار كلى نظام اسلامى
بر اساس اين الگو تمامى راه حل هاى درونى نظام ها طورى بايد انتخاب شود كه علاوه بر تحقق هدف اوليه هر نظام نحوه انجام امور به شكلى طراحى گردد كه زمينه براى تحقق هدف غايى نظام فراهم شود و در تنظيم رابطه بين نظام ها بر خلاف نظام غربى كه حركت هاى اصلاحى يك طرفه بود و همه نظام ها به نفع تحقق اهداف نظام اقتصادى اصلاح مى گرديد، اصلاحات دو طرفه بوده و تماما در راستاى تحقق آرمان نهايى يعنى فراهم كردن شرايط رشد و تكامل مادى و معنوى انسان ها جرح و تعديل مى شود بدين ترتيب كه نظام اقتصادى به ترتيبى جريان جذب سرمايه و رشد اقتصادى را دنبال كند كه زمينه روحيه مادى گرايى و خودبينى را در جامعه گسترش ندهد. زيرا اين مطلب با هدف نهايى جامعه در تضاد است. نظام آموزشى جامعه بايد جهت چنين نظام اقتصادى، نيروى انسانى را تربيت كند كه كار را امرى صواب و مشاركت در گسترش توليد را وظيفه شرعى تلقى نمايد. نظام تبليغات جامعه به جاى توسعه مصرف براى گسترش تقاضا و ايجاد رونق اقتصادى، احيا كننده مفاهيمى چون قناعت، صرفه جويى، دورى از تبذير و اسراف، توصيه كننده به امر خير، احياگر وقف و نذر و تلاش براى رفع مشكلات مادى و معنوى مسلمانان باشد و براى آنكه از طريق اين مفاهيم روحيه كم كارى، بى نظمى و زهدگرايى انحرافى تقويت نشود، مفاهيم ديگر زندگى ساز اسلام را نظام مند و زندگى پرتلاش بزرگان دين را الگوسازى نمايد. - نظام سياسى جامعه در جريان شكل گيرى هرم حاكميت، از يك سو تاثيرات خود را در احياى مجموعه نظام هاى اجتماعى اسلام بايد ارزيابى نمايد و از سوى ديگر احياگر ارزش هاى راستين در شكل گيرى هرم مديريت ارزشى اسلام باشد و يا به عبارتى ساز و كارهاى انتخاباتى به نحوى عمل كند كه درجه صلاحيت هاى دينى و اخلاقى و تقوايى سلسله مراتب حاكميت به سمت بالا افزايش يابد و علاوه بر آن مديرانى، در راس نظام هاى مختلف قرار گيرند كه توان اصلاح زيربنايى نظام هاى موجود در راستاى اهداف اسلامى را داشته باشند. پيش نياز تحقق چنين نظامى بازگشت جدى و همه جانبه به مفاهيم و متون اسلامى است. چرا كه تنها عمل به دستورات دينى است كه توان هم زمان سازى تحقق اهداف چندگانه را در بر دارد. براى مثال: در روش پرداخت وجوه شرعى همزمان علاوه بر تامين منابع براى حكومت اسلامى نوعى خودسازى فردى براى پرداخت كننده به همراه دارد و شكل عمل به آن نحوى است كه انسان پرداخت كننده را به تجديد نظر در جريان جمع آورى سالم مال دعوت مى كند و يا مديريت ارزشى اسلام است كه در مدير اين روحيه را به وجود مى آورد كه هم زمان با افزايش كارآيى نيروى انسانى تحت مديريت خود براى افزايش توليد كالا و يا خدمات موسسه مربوطه رسالت سالم سازى اخلاقى و دينى آنها را به عهده مى گيرد. براى سازماندهى چنين حركتى بايد جمعى از نخبگان حوزه هاى علميه، دانشگاه ها و دستگاه هاى اجرايى در قالب سازمان مشخصى گرد هم جمع شوند و انجام امور را مرحله به مرحله تعقيب نمايند.
قدم سوم: انتشار دست آوردهاى جامعه نخبگان درون حوزه هاى علميه و دانشگاه ها و دستگاه هاى اجرايى براى آموزش، فرهنگ سازى، تكامل ايده ها و آماده سازى جامعه براى مراحل بعدى.
قدم چهارم: تا اين مرحله از اقدامات جريان يك حركت فكرى و علمى فرهنگى است و بعد از اين مرحله نوبت به ورود نتايج مباحث به درون دستگاه هاى اجرايى مى رسد كه در اين رابطه براى اصلاحات قوانين و ساختارهاى تشكيلاتى و اجرايى كشور، نمايندگان مجلس، وزرا، مديران ارشد دستگاه ها بايد با موضوع درگير شوند. در اين مرحله مشكل عمده ظاهر خواهد شد و آن اينكه نظام سياسى انتخاب شده به نحوى است كه هر دو سال يك بار به واسطه انتخاب رييس جمهورى و يا نمايندگان مجلس دچار فضاى اجتماعى خاصى خواهد شد كه در عمل هم مجريان و هم نمايندگان مجلس را دائما به حل بحران هاى روزمره و آرام سازى جامعه دعوت مى كنند و مشخص نيست چگونه با چنين نظام مديريتى كوتاه مدت مى توان هدف هاى درازمدت را تعقيب نمود. گرچه ممكن است اكثريت بالايى از نمايندگان و مجريان به لحاظ دلسوزى فردى نگران اهداف دراز مدت و آرمانى باشند اما وقتى اهداف درازمدت تحقق مى يابند كه نظام هاى اجرايى در عمل و به طور سيستماتيك آنها را تعقيب نمايد. به هر حال اين خود مشكلى است كه بايد جامعه نخبگان براى آن راه حل يابى نمايند.
قدم مهم و نهايى اينكه: وقتى مى توان نظام هاى اصلاح شده بر اساس آرمان هاى اسلام را اجرا نمود كه توده هاى وسيع مردمى آمادگى پذيرش آن را پيدا نمايند. در اين مرحله باز خود اسلام است كه بايد يارى دهد. خوشبختانه هم متون نظرى اسلام و هم تجربه عملى آن در صدر اسلام به مفهوم معنى عميق آن صورت « اقامه نماز » نشان داده است كه اگر پذيرد و مطابق تاكيدات خاص قرآن و پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) جايگاه واقعى خود را پيدا كند و متاثر از اقامه نماز، مساجد احيا شوند و در پى آن امر به معروف و نهى از منكر در متن روابط اجتماعى باز گردد و از حوزه مسايل شرعى فردى به مسايل شرعى اجتماعى و حكومتى سرايت پيدا كند، جامعه به طور فزاينده براى پذيرش نظام هاى مبتنى بر آرمان هاى اسلامى آماده مى شود.
بديهى است كه با اين نگرش قدر و منزلت اقدامات سازمان يافته سال هاى اخير براى احياى نماز ارزشى بسيار فراتر از آنچه امروز به نظر مى رسد خواهد داشت چرا كه روشن مى گردد چگونه نماز داروى هر درد كهنه و عميق فردى و اجتماعى است. البته لازم به توضيح نيست كه اقامه نماز موج آفرين، نمازيست به مراتب عميق تر از نمازى كه نوعاً بر پا مى شود، اما راه رسيدن به عمق نمازى كارساز و موج آفرين از همين مسيرى است كه آغاز شده و اميد است تداوم يابد.
یادداشت روز
وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است
برای برپایی کیفیتر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمیدهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانهای مرکزی بهصورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دورههای مختلف جشنواره بهطور فعالتری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاههای توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان میشود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.
بسیاری از از آثار راهیافته به چنین جشنوارههایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آنها به جشنوارههای مختلف راه یافتهاند، درحالی که میتوان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاستگذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنوارهها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار میکند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیقتر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.
تناسب آثار با ماموریتهای محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاکها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاستها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیباییشناسی ارزیابی و داوری میشوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و بهواسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استانها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.
کشف استعدادهای جوان و هدایت آنها مهمترین رسالت جشنوارههای هنری است. اگر برپایی این جشنوارهها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر بهمنزله یک کار نمایشی است، اما اگر بهصورت کیفیتر و دائمیتر باشد، میتوان استعدادهای زیادی را در تمام حوزههای مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.
تولیدات مراکز استان
- راه یابی 50 اثر تجسمی از قزوین به چهارمین جشنواره آثار و تولیدات
- حضور فعال هنرمندان رشته خوشنویسی حوزه هنری استان اصفهان در جشنواره تولیدات
- حضور دو نقاش مشهدی در جشنواره تولیدات استاني
- راهیابی آثار هنرمندان خوشنویس حوزه هنری خراسان رضوی به جشنواره تولیدات
- حضور 55 اثر از آثار هنرمندان حوزه هنری خراسان رضوی در بخش تجسمی جشنواره تولیدات
مصاحبه و گفتگو
- تولیدات دفاتر ادبیات پایداری منبع الهامی برای آفرینشهای هنری در رشتههای دیگر
- همّ و غمّ حوزههنری رونقبخشیدن به تولید است
- ادبیات پایداری، تاریخ پیش روی ما را تغذیه میکند
- آثار تولید شده در جشنواره تولیدات منطبق با سیاستهای حوزه هنری باشد
- ارزیابی و انتقاد از آثار باعث رشد و تولید بهتر آن خواهد شد